
ساده لباس بپوش! ساده راه برو ! اما در برخورد با دیگرام ساده نباش!! زیرا سادگیت را نشانه میگیرند! برای درهم شکستن غرورت… می دانی ، یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی پشت شیشه ی افـکارت، باید به خودت استراحت بدهی، دراز سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی، در افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند، آن وقت با ****بگذار منتـظـر بمانند **** خدایـــــــــــــــا مگه بهم نگفتی حق انتخاب داری پس چرا انتخابم در اغوش دیگریست بــه هـــرکــــس مـــی گـــویـــم “تـــــو“ بـــه خـــودش مــیــگـــیــرد. . .! امـــا نـــمـــی دانــــــد کــــــه هــیـــچ کــس بـــرای مـن “تـــــــو” نـــمــی شـــود… ! گفته بودم می کشمش آخر! امروز… دم غروب… وقت اذان… دلم را با اشک آب دادم رو به قبله خواباندمش یک… دو… سه… تمام شد! دیگر بهانه ات را نمی گیرد!! گآهی وقتــــ ها… دلتـــ میخوآهـــد… یکی را صدآ کنی و بگویی: “سلــــآم…می آیی قدم بزنیم؟!…” گآهی… آدم چه چیز هآی ســــــآدـهـ ای را ندآرد… گنجشکانی که رد تو را دیروز، درخت به درخت و خیابان به خیابان، دنبــال کرده اند … خــدا میدانــد چه دیده اند، که دیــگر جیکشــان درنمیـــآید !! خدایا… خیلی ها دلمو شکستن ؛ دیگه تحمل ندارم ! شب بیا باهم بریم سراغشون …. من نشونت میدم ؛ تو ببخششون … !!! من خسته تنها افسرده گیر افتاده بین روزمرگی های لعنتی و چیزی که دیگران از من تو ذهنشون ساختن شاد شنگول عاشق خل وچل بازی سرزنده سرزنده سرزنده چه قدر سخته غرق جمعیت بودن در عین تنهایی . . .
برچسبها:
“تـعطیــل است” و بچسبانی
بکشی دست هایت را زیر
دلـت بخنــدی به تمام
خودت بگویـی :
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
برچسبها:
امــا ایــن شب کجـــا و آن شب کجــــا ؟!
برچسبها: